کتابخانه عمومی علامه طباطبایی وردنجان

کتابخانه عمومی علامه طباطبایی وردنجان

معرفت در این کتابخانه رایگان است...لطفا بی چنته وارد نشوید...
کتابخانه عمومی علامه طباطبایی وردنجان

کتابخانه عمومی علامه طباطبایی وردنجان

معرفت در این کتابخانه رایگان است...لطفا بی چنته وارد نشوید...

هفته کتاب و کتابخوانی گرامی باد


کتاب، اندیشه ساز است و اندیشه کتاب ساز

بیایید کتابخوانی را از کودکی بیاموزیم....

دعوت نامه

به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی


به اطلاع کلیه علاقه مندان به کتاب و کتابخوانی می رساند جلسه نقد کتاب 

" پدر ، عشق و پسر" 

نوشته سید مهدی شجاعی روز یکشنبه 1 آذر در محل کتابخانه برگزار می گردد.


دعوت می شود در این جلسه فرهنگی شرکت نمایید.


شما می توانید کتاب را از کلیه کتابخانه های عمومی امانت بگیرید.

موضوع کتاب:  شهادت حضرت علی اکبر از زبان اسب آن حضرت برای مادرش لیلا


قسمتی از کتاب:

امام، با دستهای لرزانش، خون را از سر و صورت و لب و دندان علی می‌ستُرْد و با او نجوا می‌کرد: "تو! تو پسرم! رفتی و از غمهای دنیا رها شدی و پدرت را تنها و بی‌یاور گذاشتی."
و بعد خم شد و من گمان کردم به یافتن گوهری. و خم شد و من گمان کردم به بوییدن گلی. و خم شد و من با خودم گفتم به بوسیدن طفل نوزادی. و خم شد و من به چشم خودم دیدم که لب بر لب علی گذاشت و شروع کرد به مکیدن لبها و دندانهای او و دیدم که شانه‌های او چون ستونهای استوار جهان تکان می‌خورد و می‌رود که زلزله‌ای آفرینش را درهم بریزد.
و با گوشهای خودم از میان گریه‌هایش شنیدم که: "دنیا پس از تو نباشد، بعد از تو خاک بر سر دنیا."
و با چشمهای خودم بی‌قراری پسر را دیدم، جنازه علی اکبر را که با این کلام پدر آرام گرفت و فرو نشست: "و چه زود است پیوستن من به تو پسرم، پارهء جگرم، عزیز دلم."
علی آرام گرفت اما چه آرام گرفتنی! این‌بار چندم بود که پا به آن‌سوی جهان می‌گذاشت و باز به خاطر پدر از آستانهء در سرک می‌کشید و بر می‌گشت. مگر پدر، دل از او نکنده بود که او به کندن و رفتن رضایت نمی‌داد؟
درست در همان زمان که بدنش تکه تکه شده بود و روح از بدن به تمامی مفارقت کرده بود، من به چشم خودم دیدم که نشست و به پدر که مضطر و ملتهب به سمت او می‌دوید، گفت: "راست گفتی پدر! این آغوش پیامبر است، این سرچشمهء عشق اکبر است. این همان وصال مقدر است. این جام، جام کوثر است. تشنگی بعد از این بی‌معناست."